چهارشنبه, اردیبهشت ۵, ۱۴۰۳

برای زنان هموطنم

ما به سیاست های مربوط به جنسیت نیاز داریم و همه تلاش خود را به کار بردم در سیاستگذاری های معطوف به حوزه کاری خودم، این مطلب را لحاظ کنم اما همچنان ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی به تغییراتی با در نظر گرفتن سیاست های جنسیتی نیازمند است.

علی ربیعی*

گاهی اوقات، نامگذاری برخی مناسبت ها نه به دل می نشیند و نه به ذهن اما در این میان نامگذاری روز زن به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) با عمق روح جامعه و دل و ذهن افراد در هم آمیخته و پیوندی محکم برقرار کرده است.

شامگاه پنجشنبه پس از سه شب که در محل کار خوابیده ام به خانه آمده ام- در هیاهوی استیضاح که اصلا دلم نمی خواهد به آن فکر کنم- با یاد فاطمه(س) آرام می گیرم.

به فاطمه(س) و شخصیت او می اندیشم. خیالم به گذشته پر می کشد؛ به کودکی و لالایی ها و آرزوهای مادرم برای من که چقدر با نام فاطمه(س) عجین بود.

مادرم و همه مادرهایی که می شناختم هنگام بیماری، کودکشان را با توکل به خدا، به فاطمه(س) می سپردند. همه ایرانیان این زمزمه های شیرین و آمیخته با نام زهرای عزیز را بارها شنیده اند.

در یک مقطع زمانی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برای درس تاریخ تحول ارتباطات برای مدت ۲سال لالایی ها و آواهای کاری زنان را جمع آوری می کردم. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که بخش زیادی از لالایی ها چه لالایی های آرزویی، دعایی، کاری، شکوائیه ای یا حتی لالایی هایی که معمولا برای کودک در زمان کار کردن در خانه خوانده می شد، با نام فاطمه(س) و فرزندان مطهرش آمیخته بود.

در برخی آواهای مذهبی زنان کار از شالیزارها تا پشت دارهای قالی، نام فاطمه(س) تکراری شیرین و متوسلانه داشت.

در سیر خاطرات کودکی، به خاطر آوردم بزرگ تر که شدیم، سر جلسه آزمون برای گرفتن هر نمره خوب کلاسی، دل به حضرت فاطمه(س) و امام رضا(ع) می بستیم.

به نوجوانی و جوانی که رسیدیم برای کم کردن غم دل به یاد فاطمه(س) می گریستیم. در آرزوهای بزرگانه، در پیشگاه خداوند، فاطمه(س) را واسطه می کردیم.

فاطمه(س) یک مفهوم مانا و اثرگذار از زندگی برای ماست. ما حتی عزیران از دست رفته مان را هم پس از مرگ به فاطمه(س) می سپاریم. من هم از این سنت تبعیت کردم و سنگ نوشته مزار همسر از دست رفته ام، به نام متبرک حضرت فاطمه(س) مزین شده است.

با این تفکرات، برایم روشن تر می شود که چرا روز زن و میلاد حضرت فاطمه(س) در ذهن ایرانیان با هم گره خورده است.

من این روز را به همه بانوان هموطن ایرانی بویژه زنان کارگر که در مزارع و کارخانه ها در طلب معاش برای خانواده خود، تلاشی سخت دارند، به زنان تعاونگر که سعی در رشد و مشارکت اقتصادی دارند، به زنان کم توان و معلولی که حقوق شان در جامعه آنچنان که شایسته است ایفاد نمی شود، به زنان سالمند تنها که در خشونت شهری و مدرن سازی جامعه بیش از همه له شده اند و انگار کسی آنها را نمی بیند، تبریک می گویم.

ما کارهای زیادی برای زنان در پیش داریم. امنیت شغلی زنان کارگر، جلوگیری از سوء استفاده از زنان با حقوق کم، کار زیاد، فرصت های نابرابر شغلی و غیره از دغدغه های کاری زنان است که همت ویژه و سیاستگذاری منسجم طلب می کند.

خوشحالم که نرخ مشارکت در بازار رسمی کار در میان زنان بهبود یافته و شمار بیمه شدگان جدید زن از ۱۹ به ۲۵ درصد افزایش یافته است.

از ۲میلیون و ۸۸۰هزار زن شاغل، صدهزار نفر در کارهای کاملا مردانه مشغول به کارند که من برای آینده و زندگی اینها نگرانم. ما باید همبسته زندگی و کار این افراد باشیم.

اگر سیاست های درستی نداشته باشیم پدیده زنان سالمند فقیر شدت خواهد گرفت. اکنون ۶۰۰ هزار زن سالمند زیرپوشش نهادهای حمایتی قرار دارند.

بخش زیادی از ۶میلیون افراد فاقد بیمه تامین اجتماعی را زنان تشکیل می دهند. سبک زندگی جدید، باعث شکل گرفتن نسل آینده زنان مجرد تنها در جامعه می شود.

اکنون سه میلیون و ۶۲ هزار زن سرپرست خانوار و خود سرپرست در جامعه داریم که البته این به معنای زندگی سخت برای همه آنها نیست که از این میان، ۳۰۰ هزار نفر را به نوعی زیرپوشش حمایتی داریم؛ هرچند افرادی بیش از این به پیگیری و دریافت کمک نیاز دارند.

من بارها گفته ام و در سال ۱۳۹۳ نیز نوشتم که ما به سیاست های مربوط به جنسیت نیاز داریم و همه تلاش خود را به کار بردم تا در سیاستگذاری های معطوف به حوزه کاری خودم، این مطلب را لحاظ کنم اما همچنان تاکید می کنم ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی ما نیازمند تغییراتی با در نظر گرفتن سیاست های جنسیتی است.

امروز با سیاست گذاری های خوب دولت، در ساختارهای سیاسی، شاهد حضور بیشتر زنان نسبت به گذشته ایم اما به طور قطع این روند باید با سیاست گذاری های مناسب جنسیتی شتاب گیرد.

…………………..

* وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی

درج دیدگاه