جمعه, فروردین ۳۱, ۱۴۰۳

تعاون، توسعه و کارآفرینی اجتماعی

محمد مهدی حاتمی-آیا برایتان پیش آمده که در خیابان جلویتان را بگیرند و از شما بخواهند برای کمک به کودکان کار، زنان سرپرست خانوار یا ایتام کمک مالی کنید؟ آیا می دانستید بسیاری از افرادی که این کار را انجام می دهند خودشان در واقع حقوق می گیرند؟ کارآفرینی اجتماعی (Social entrepreneurship) اصطلاحی است که […]

محمد مهدی حاتمی-آیا برایتان پیش آمده که در خیابان جلویتان را بگیرند و از شما بخواهند برای کمک به کودکان کار، زنان سرپرست خانوار یا ایتام کمک مالی کنید؟ آیا می دانستید بسیاری از افرادی که این کار را انجام می دهند خودشان در واقع حقوق می گیرند؟

کارآفرینی اجتماعی (Social entrepreneurship) اصطلاحی است که شاید بتوان فعالیت گروه های خیریه ای از نوع فوق را ذیل آن طبقه بندی کرد. در این نوع فعالیت اجتماعی، از شیوه ها، روش ها و اهداف کارآفرینانه برای رفع برخی معضلات اجتماعی استفاده می شود و در واقع به برخی تقاضای اجتماعی پاسخ داده می شود: احتمالاً همه ما دوست داریم کودکان کار وضعیت بهتری داشته باشند، کسی در سرمای زمستان بی سرپناه نماند و وقتی برای طبیعت گردی سری به دشت و صحرا می زنیم، با زباله های کمتری رو به رو شویم.

کارآفرینان اجتماعی کسانی هستند که برای رفع معضلات اجتماعی جامعه خود، دست به کار ایجاد سازمان ها و نهادهایی می شوند تا با هم افزایی توانایی های جمعی، این معضلات راحت تر قابل حل باشند. به عنوان مثال می توان به گروه هایی اشاره کرد که برای پاکسازی جنگل های شمال دور هم جمع می شوند و یا صندوق هایی که هدف آنها تهیه جهیزیه برای زوج های کم درآمد است.

این نمونه از فعالیت های همدلانه، که می تواند یکی از اقسام تعاونی هم به حساب بیاید، در ایران نمونه های موفقی دارد: برخی موسسات حمایت از کودکان سرطانی و یا مراکز نگه داری از سالمندان، به این شیوه اداره می شوند و بخش های مختلف سازمان های اقتصادی، مانند هیئت مدیره، بخش بازرگانی، روابط عمومی و … را هم دارند. با این همه، چنانچه از این مثال ها پیداست، پیگری اهداف اجتماعی ولو در قالب سازمان ها و تعاونی های  بزرگ، نباید حتماً فعالیتی ناظر به سودآوری باشد.

کارآفرینی اجتماعی اما می تواند مانند همه اقسام کارآفرینی با مسائل مالی و اقتصادی هم عجین باشد. کارآفرینان اجتماعی می توانند کسب و کارهایی راه بیندازند و درآمدهای حاصل از آنها را صرف اهداف اجتماعی خود کنند. به عنوان مثال، ممکن است شرکت ها یا بنگاه هایی اقتصادی تأسیس شوند که هدف از آنها کسب سود باشد اما فرصت های شغلی ایجاد شده و درآمدهای حاصل، صرف حمایت از اقشار کم درآمد باشد.

اما در باب ارتباط کارآفرینی اجتماعی و توسعه چه می توان گفت؟

توسعه مفهومی همه جانبه است که اقتصاد تنها یکی از ابعاد آن را تشکیل می دهد. بسیارند کشورهایی که از نظر اقتصادی قدرتمند هستند اما شهروندان آنها از رفاه اندکی برخوردار اند. به عنوان مثال، علی رقم آنکه تولید ناخالص داخلی (GDP) عربستان سعودی بسیار بالا است، بسیاری از شهروندان این کشور از برخی از بدیهی ترین داشته های زندگی مرفه برخوردار نیستند.

توسعه یافتگی افزون بر این زمانی قابل اعتناتر خواهد بود که از دل جماعت ها بیرون بیاید و نه از دل دولت ها. نمی توان توقع داشت دولت ها پول خرج کنند تا شهروندان آموزش ببینند، سوخت مصرف کنند و یا خانه بخرند. در مقابل، این سازمان های مردم نهاد (NGO) هستند که باید بخشی از بار فرآیند توسعه را بر دوش بکشند و خدمات اجتماعی ارائه دهند. حضور و فعالیت این سازمان های مردم نهاد می تواند خلاء های توسعه ای را پر کند و از طرفی به دلیل ساختار آنها که همان ساختار تعاونی ها است، موجب افزایش همدلی و همکاری در میان جماعت ها شوند. این گروه ها می توانند با یا بدون انگیزه های مالی دور هم جمع شوند و هدفی واحد را دنبال کنند. به این ترتیب، بخشی از ساخت یابی اجتماعی که بسیاری از ما دولت ها را مسئول آن می دانیم، توسط خود مردم صورت واقع به خود می گیرند. بنابراین، شاید دفعه بعدی که کسی در خیابان جلوی شما را گرفت و از شما خواست برای کمک به کودکان کار دست به جیب شوید، دیگر به سرعت از کنار او نگذرید.

 

درج دیدگاه