شنبه, اردیبهشت ۱, ۱۴۰۳

جامعه پذیری و فردی سازی،دو هدف بنیادین آموزش

مهدی بهلولی،آموزگار و کنشگر صنفی- دو هدف بنیادین آموزش و پرورش، جامعه پذیری و فردی سازی است؛ یعنی آموزش و پرورش همزمان این دو هدف را دنبال می کند. هدف نخست این است که کودک را طوری بار بیاورد که بتواند با اجتماع پیوند برقرار نماید و در خرد سالی و بزرگسالی وارد کارهای گروهی […]

مهدی بهلولی،آموزگار و کنشگر صنفی-

دو هدف بنیادین آموزش و پرورش، جامعه پذیری و فردی سازی است؛ یعنی آموزش و پرورش همزمان این دو هدف را دنبال می کند. هدف نخست این است که کودک را طوری بار بیاورد که بتواند با اجتماع پیوند برقرار نماید و در خرد سالی و بزرگسالی وارد کارهای گروهی شود. هدف دوم به پرورش فردیت او برمی گردد. یعنی در عین حال که در اجتماع زندگی می کند و به کار گروهی می پردازد فردیت خود را فراموش نکند و سراسر در اجتماع و گروه، حل نشود. اما نکته مهم این است که پیگیری همزمان این دو هدف،کار آسانی نیست و از همین روست که می بینیم در نظام های آموزشی که روی کار گروهی زیاد تاکید می شود فردی سازی کمرنگ می گردد- همانند ژاپن- و در نظام های آموزشی که بر فردیت تاکید می شود کار گروهی و توجه به جامعه کمتر دیده می شود- همانند آمریکا. در ایران،البته ما در پیگیری هر دو هدف،با کم و کاستی های جدی روبرو هستیم. یعنی نه چندان اهل کار گروهی هستیم و نه چندان افرادی که بر توانایی ها و اندیشه های شخصی خود پای می فشاریم و در زندگی بیش از این که کنشگر باشیم کنش پذیریم.
اما همانگونه که اشاره شد آسیب جدی که فرهنگ های جمع گرا را تهدید می کند زیر پا گذاشتن فردیت انسان هاست. هم اکنون آموزش و پرورش ژاپن،یکی از نطام های آموزشی برجسته جهانی به شمار می رود و به ویژه در آزمون های جهانی چند سال گذشته- همانند آزمون های پیزا- نام ژاپن همواره در میان رتبه های نخست دیده می شود. اما برخی از دانش آموختگان این کشورکه زندگی در غرب را آزمون کرده اند سخت به آموزش و پرورش این کشور می تازند،چرا که در آن،آنگونه که باید و شاید به فردی سازی پرداخته نمی شود. می نامی فوناکوشی،یکی از همین دانش آموختگان ژاپنی است. ایشان چند سال،در روزنامه وال استریت ژورنال،در بخش آسیا،معاون سردبیر بوده است. در ۲۰۱۳ یادداشتی در این روزنامه منتشر کرد با عنوان : “آموزش و پرورش بد ژاپن”. در بخش هایی از آن آمده بود : « شینزو آبه،نخست وزیر ژاپن،در نظر دارد که سامانه ی سنگ شده ی ژاپن را جهانی سازد. او متعهد شده که تا سال ۲۰۲۰،و به عنوان بخشی از راهبرد رشد بلند مدت اش،شمار دانشجویان ژاپنی ای که در خارج از کشور درس می خوانند را دو برابر سازد و از ۶۰۰۰۰ به ۱۲۰۰۰۰ تن برساند. این کار،اعتماد به گشایشی سریع را برمی انگیزد و وسوسه مان می کند که باور کنیم در معرض دید جهانیان قرار دادن دانش آموزان ژاپنی،چه بسا که به راستی سودهایی در پی داشته باشد. اما در این سامانه ی آموزشی،هیچ گونه دگرگونی پایداری رخ نخواهد داد مگر آبه به موضوع های فرهنگی اصلی بپردازد : پافشاری ژاپن بر همسانی،و با فردیت مشکل داشتن… آموزگار کلاس اول من در مدرسه ی دولتی ژاپنی،یک بار بر سرم فریاد زد : “دستتو پایین بیار،تو تلاش می کنی که خیلی زیاد فخر بفروشی. این کار تو،نظم رو به هم می زنه و برای محیط کلاس خوب نیست.” او مرا واداشت تا تمرین های کاربرگ ریاضی را – که به درستی به همه ی آنها پاسخ داده بودم- سه بار انجام بدهم،چرا که من آنها را پیش از دیگر دانش آموزان به پایان رسانده بودم.»
باری،در آموزشی که به درستی،بر کار گروهی تاکید می شود این امکان و خطر هم وجود دارد که فردیت انسان ها،آسیب ببیند. کار گروهی و کار تعاونی،که یکی از بایسته های زندگی اجتماعی ما انسان هاست می تواند زیان بار هم باشد- بگذاریم از این که به نزد برخی از ما،کار گروهی یعنی در خدمت داشتن گروه؛ یعنی در واقع گروه را برای پیگیری هدف های شخصی خود خواستن. با این همه،روحیه جمعی داشتن و به کار گروهی پرداختن،بایستی از همان سال های نخست زندگی در وجود کودک پرورش یابد و بی گمان یکی از مکان های شایسته این کار،مدرسه است.

درج دیدگاه