جمعه, فروردین ۱۰, ۱۴۰۳

می توانید از سرمایه های بانکی و سرمایه های دوران بازنشستگی شروع کنید

سرمایه جمعی در خدمت هدف همگانی

تعاون آنلاین-ترجمه محمد مهدی حاتمی-کسب و کارها معمولاً برای سرمایه گذاران و آنهایی که قرار است از این کسب و کارها سود ببرند، خیلی مفید اند و خوب هم کار می کنند، اما مشکل اینجا است که همین کسب و کارها لطفی برای عموم مردم ندارند و اصطلاحاً خالی از لطف جمعی اند.

ما می دانیم چه چیزهایی نیاز داریم تا جهان بهتری بسازیم. سرمایه، که در حال حاضر برای دستیابی به سود عاملی اساسی به شمار می آید، در آینده باید برای دستیابی به اهدافی دیگر به جز سود شخصی به کار بیاید، اهدافی که به نفع همگان باشند. این البته تحلیل موضوع از دیدگاهی «سرمایه دارانه» است که در واقع شرایط بغرنج جهان در موقعیت کنونی را از منظری اقتصادی می بیند و معتقد است تجارت و اقدامات مالی در زمینه تجارت می توانند راه حل را به ما نشان دهند. این رویکرد اگر بنا باشد دست به دامان تعاونی ها هم بشود، بیش از یک راه حل در چنته ندارد:«پول بیشتری به تعاونی ها تزریق کنید!».

اما به نظر می رسد ما همزمان با اینکه به مشکلات مان از زاویه نگاه اقتصادی می نگریم، باید مراقب باشیم این رویکرد چشم اندازمان را محدود هم نکند. آلبرت انیشتن، فیزیک دان معروف زمانی گفته بود:«ما نمی توانیم مشکلات مان را با همان نگاهی حل کنیم که خود موجب پیدایش آن مشکلات شده است.» اما ما قطعاً می توانیم با گسترش چشم اندازمان به لحاظ تاریخی، راهی برای حل مشکلات مان بیابیم.

جوامع می توانند با اتخاذ نگاه هایی که دو سوی هرگونه رابطه ای را مد نظر قرار می دهند، راه حل های تازه ای بیابند. اتحاد و انسجام به هنگام رویارویی با مشکلات می تواند فرصت هایی پدید بیاورد که منفعت آن تنها متوجه افراد نیست، بلکه به کل جامعه هم باز می گردد. ریسک تلاش شما برای ایجاد رابطه با دیگران و اعتماد به آنها، کمتر از فایده ای است که از نفع جمعیِ حاصل آمده به دست می آورید و این موجب می شود نه فقط راه حلی برای مشکل تان بیابید، که مخلوق تازه ای پدید بیاورید:«جامعه».

می توان خطی مستقیم ترسیم کرد از شکل گیری تجارت مبتنی بر شرکت های تعاونی در سال ۱۸۴۴ میلادی، تا ظهور اقتصاد تعاونی در کنار شکل گیری جنبش اتحادیه های کارگری و نیز تأسیس حزب کارگر در بریتانیا و به دنبال آن نظام اقتصادی ای که پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۸ شکل گرفت. بسیاری به این رویدادها در تاریخ تشکیل دولت های مدرن در جهان به عنوان نقطه عطف می نگرند، هر چند بر سر اینکه از این پس چه خواهد شد، اختلاف نظر داشته باشند. در واقع ایده نفع دو طرفه، مابین سالهای ۱۸۴۴ و ۱۹۴۸ بود که پا گرفت.

در سال ۱۸۴۴، جمعیت ۲۸ نفره ای به دنبال راه اندازی یک کسب و کار بودند تا بتوانند خودشان علاوه بر صاحبان کسب و کار، مشتری آن هم باشند. سرمایه حدوداً ۲۸ پوندی این عده، در اثر توسعه کسب و کارشان آن قدر افزایش یافت که در آستانه شروع قرن بیستم، به بیش از ۲۳ میلیون پوند رسید.

نظر این بنیان گذاران اقتصاد تعاون آن بود که سود حاصل از مازاد تولید در تعاونی شان، باشد در خود تعاونی بماند تا به همه اعضا سود برساند و این نخستین نمونه از شیوه نوین تأمین مالی بود، آن هم بسیار پیش از آنکه روش های تأمین مالی سر برآورند. همزمان با این فعالیت های تجاری، بیمه های تجاری و بیمه های سلامت، مستمری بازنشستگی و نیز مسکن برای اعضا هم فراهم شده بود تا سود حاصل از راه اندازی کسب و کار در واقع به همه اعضا برسد.

به گزارش تعاون آنلاین، فعالیت های اقتصادی انسان (شامل خرید، فروش، کار کردن در قبال دستمزد و پس انداز کردن) را می توان به دو شیوه مد نظر قرار داد: می توان این فعالیت ها را به مسیری هدایت کرد که سود حاصل به همه اعضا برسد و یا آنکه تنها سرمایه گذاران سود ببرند.

هر چند بسیاری امروز معتقدند امکان ندارد جهان به شیوه ای به غیر از آنچه اکنون هست، تداوم پیدا کند، می توان از خود تاریخ نشانه های بسیاری پیدا کرد مبنی بر اینکه تجارت در مسیر منفعت همگانی هم نمونه ای محتمل است. اما برای هر کاری باید از درب آن وارد شد.

اگر می خواهیم سرمایه در مسیری متفاوت تر بیفتد و منفعت آن به همگان برسد، به کسب و کارهایی نیاز داریم که با چنین هدفی همخوانی داشته باشند. ما همچنین به نظام مالکیت، حکمرانی و پایشی نیاز داریم که بتواند از چنین رویکردی حمایت کند و آن را توسعه دهد.

ما اما افزون بر این ها باید سرمایه ای هم داشته باشیم که تمام این نظام اقتصادی جدید را به پیش ببرد. در این راه می توانیم از سرمایه هایی که در اختیار داریم (مانند سرمایه دوران بازنشستگی، حساب های بانکی و غیره) استفاده کنیم تا از منفعت همگانی ناشی از راه اندازی تعاونی ها بهره مند شویم و این نه تنها قابل تصور، که کاملاً ممکن هم هست.

 

منبع: www.thenews.coop

 

 

درج دیدگاه