سلسه مطالب تقویت تعاونیها؛ با بهرهگیری از ابزارهای بازارهای مالی ایران ( ارائۀ مدل انگیزشی با تکیه بر برنامه ششم توسعه) غلامرضا علیزاده مقدمه تعاونیها از سابقهای ۱۷۰ساله در جهان برخودار هستند. نهضت تعاونی بهعنوان گستردهترین شبکۀ اقتصادی و اجتماعی، حدود ۲٫۶میلیون شرکت تعاونی را با عضویت بیش از یکمیلیارد نفر در بر میگیرد. در […]
سلسه مطالب تقویت تعاونیها؛ با بهرهگیری از ابزارهای بازارهای مالی ایران
( ارائۀ مدل انگیزشی با تکیه بر برنامه ششم توسعه)
غلامرضا علیزاده
مقدمه
تعاونیها از سابقهای ۱۷۰ساله در جهان برخودار هستند. نهضت تعاونی بهعنوان گستردهترین شبکۀ اقتصادی و اجتماعی، حدود ۲٫۶میلیون شرکت تعاونی را با عضویت بیش از یکمیلیارد نفر در بر میگیرد. در اهمیت تعاونیها باید گفت که نیازمندیهای زیستی بیش از ۳میلیارد (یعنی نزدیک به نیمی از جمعیت جهان) توسط تعاونیها تأمین و تدارک میشود. ازطریق تعاونیها بیش از ۲۵۰میلیون اشتغال مولد و مفید در جهان ایجاد شده است؛ یعنی نزدیک به ۱۲ درصد اشتغال جهان توسط این بخش تأمین گردیده است. ضمن آنکه در بخشی از کشورها ازجمله نیوزلند نزدیک به ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) به تعاونیها اختصاص دارد. در اثربخشی تعاونیها همین بس که حدود ۳۰۰تعاونی در سال ۲۰۱۲ دارای گردش مالی حدود دوهزارودویستمیلیارد دلار بودهاند. باتوجهبه اهمیت اقتصادی و اجتماعی تعاونیها در کشورهای درحالتوسعه ازجمله ایران، سؤال اصلی این است که چگونه میتوان جایگاه و پایگاه این بخش اقتصادی را تعریف و بر پایۀ این تعریف، کارکردها و عملکردهای آن را تقویت کرد و متناسب با شرایط وتغییرات پُرشتاب (chaos theory) و در روند جهانیشدن (globalization) اقتصاد، ضمن اتصال و ارتباط آن با اقتصاد مدرن جهان، از ظرفیتها و توانمندیهای این شیوه اقتصادی در تحقق انسانیکردن سازوکارهای اقتصادی بهره جست. با عنایت به مبانی نظری اقتصاد بخش تعاون که بر کنش متقابل پیوسته استوار است، چگونه میتوان با اتکاء بر چهارچوبهای آن، شیوههای رقابتهای رذیلانۀ حاکم بر مناسبات اقتصادی تجاری و تولیدی را بر رفاقتهای یکدلانه و رقابت سالم متکی بر اخلاق حرفهای با رصدکردن منافع ملی کشور مبدل ساخت و از همافزایی ((synergy حاصل از توان منابع انسانی آن بهرهوری ملی را رشد داد.
باتوجهبه ویژگیهای این شیوه اقتصادی که با تقدیم «فضل انسان بر سرمایه» همراه است و یکی از مؤثرترین راههای کارآفرینی با کمترین سرمایهگذاری محسوب میشود، این سؤال به ذهن متبادر میشود که چهسان میتوان از ظرفیتهای آن برای توسعۀ اشتغال، به ویژه با تمرکز و تشکلهای فارغالتحصیلان دانشگاهی در خوشههای تعاونی دانشبنیان، سود جست و متناسب با بیانیۀ مأموریت تعاونیها، به نقش و درصد سهم آن در تولید ناخالص داخلی در چشم انداز ۱۴۰۴دست یافت. لازم به ذکر است که وفق شرایط میبایستی در ساختارها و کارکردهای این بخش تغییراتی ایجاد شود تا آثار مثبت آن در تعدیل ضرایب جینی و اشتغالزایی مشاهده شود و با جلوگیری از آثار تورمی نقش و عملکرد واسطههایی که بدون ایجاد ارزش افزوده واقعی، وارد چرخۀ اقتصادی میشوند (و فاصلۀ میان دریافتی تولیدکننده و پرداختی مصرفکنندۀ نهایی کالا و خدمات را روزبهروز به نفع خود افزایش و گسترش میدهند) قیمتها را هم به نفع تولیدکننده و هم مصرفکننده تعدیل کرد؛ زیرا این فاصله افکنی موجب افزایش قیمت و رشد تورم در جامعه میشود.
از سویی به دلیل ماهیت علامتدهی اقتصاد بخش تعاون به گروههای اجتماعی (تولید، توزیع و مصرف) میتوان از تصویرپردازی آن از ساخت و بافت جامعه برای پیشگیری از بحران و کاهش دامنه و گسترۀ آن سود برد. تعاونیها، به ویژه با قرارگرفتن در میان دو بخش اقتصاد دولتی و بخش خصوصی بهعنوان وزنۀ تعادل میانبخشی، میتوانند کمک شایانی به تعدیل روند اقتصادی نمایند که به اعتدال روند اقتصادی میانجامد؛ بنابراین در هزارۀ سوم نقش اقتصادیبخش نمیتواند و نباید فقط معطوف به آثار مثبت آن در سبد هزینۀ خانوار خلاصه شود، بلکه باید بهعنوان یکی از بخشهای کنشگر اقتصادی سهم لازم را در اقتصاد کلان ازجمله در تولید ناخالص (داخلی، ملی) و در آمد ملی ایفا کند. تعاونیها، بهعنوان یکی از مؤثرترین بخش کارآفرین، باید به بیانیۀ مأموریت خود در کاهش بیکاری جامۀ عمل بپوشاند. امروز تعاونیها باید متناسب با شرایط جهانی بیندیشند و بومی عمل نمایند و ابزارها و سازوکارهای نوین جهانی را به کار بندند، به ویژه با مشخصشدن آثار و نتایج اقتصاد بسته و دولتی و پیامدهای ناگوار ناشی از اقتصاد باز و نظام گسیختۀ بازار(که باعث شده است ۸۵ مولتیمیلیاردر، ثروتی بیش از نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص دهند) این شیوۀ توزیع ثروت و درآمد شرایطی ایجاد کرده است که جهان کنونی به سمتی میرود که غیرقابلزیست گردد و مناقشات و تضادهای جهانی بهصورت بحرانهای ادواری و خیزشهای اجتماعی هر روز در گوشهای از آن چهره نشان دهد و باعث درگیریها و کشاکشهای اجتماعی شود. قطبیشدن شدید اقتصاد موجب پیدایش گروههای وسیعی از جوامع انسانی در زیر خط فقر و فلاکت شده است که خود موجد رشد انواع و اقسامی از پدیدههای آسیبشناختی شده است که زندگی فرد، نهاد خانواده و جامعه را تهدید میکند و به همکوشی و همپوشی، ارتباط خلاق و مشارکت، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی آنها لطمه جبرانناپذیری وارد میسازد.
در هزارۀ سوم تعاونیها بهمثابۀ راه سوم و راه وسط، پیونددهندۀ اقتصاد با رفاه اجتماعی و توزیع عادلانهتر ثروت و درآمد است. به بیانی بهتر، یکی از راهحلهای تعاونیها برای پایانبخشیدن به نابرابریها در توزیع امکانات و فرصتها و تزاحمها و تناقضهای اجتماعی و حل تضاد میان کارفرما و کارگر، ازطریق ترکیب و تلفیق نقش و کارکرد هر دو سوی این فرآیند در وجهی واحد است که در سازمان کار و در شاکلۀ ساختار تعاونی عینیت مییابد. به ویژه در ایران، باتوجهبه حدود چهارونیممیلیون جمعیت دانشجویی که سالانه حدود نهصدهزار نفر آنها وارد بازار کار میشوند و متقاضی اشتغال هستند، تعاونیهای دانشبنیان راهحل مناسبی است که میتوان ازطریق آن در وهلۀ اول با سازوکارهای انگیزشی این نیروهای کارشناسی را در گروههای تعاونی گرد آورد و متناسب با انگیزه و علاقۀ داوطلبان و نیازهای جامعه آنها را وارد یکی از گرایشهای یازدهگانۀ تعاونیها نمود و از ظرفیتهای آن بهعنوان اهرم اشتغالآفرینی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی بهر گیری نمود و فرهنگ کارآفرینی را در جامعه گسترش داد. لذا برای ایفای این رسالت و بیانیۀ مأموریت لازم است تعاونیها با شیوههای مدرن مدیریت و اقتصاد نوین جهانی آشنا و هماهنگ شوند و متناسب با روح زمان، کارکردها و عملکردهای جدید و لازم را در ابعاد ساختاری و محتوایی خود ایجاد کنند تا بتوانند به ایفای وظایف متناسب با ظرفیت خود بیش از پیش اقدام کنند.
بدین منظور لازم است اقتصاد بخش تعاونی نیز متناسب با جهانیشدن اقتصاد، پیدایش سازمان تجارت جهانی (WTO) و بلوکهای اقتصادی جهانی، سازوکارهای لازم را برای هماهنگی با شرایط جدید در خویش ایجاد نماید و از ابزارهای نوین و مدرن در چهارچوب تعریف مفهومی از مأموریت خود، استفادۀ اثربخش کند. یکی از این راهها و روشها، همنوایی و هماهنگی با سپهر جهانی اقتصاد است. شیوههای پیوند و نحوه و چگونگی گسترۀ این اتصال و ارتباط با ابزارهای نوین تجارت و مناسبات اقتصادی جهانی، با حفظ اصول تعاونی و با ایجاد انگیزه ازطریق سازوکارهای تشویقی، تسریع و تسهیل در امور تعاونیها(که در نکتۀ پایانی به آن اشاره خواهد شد) از مواردی است که میتواند مایهها و پایهای لازم را برای تقویت تعاونیها فراهم سازد و اثربخشی آنها را افزایش دهد. به ویژه گسترش تعاونیهای دانشبنیان، با استفاده از داناییها و تواناییهای فارغالتحصیلان دانشگاهی در این زمینه از اولویت و اهمیت بالاتری برخورداراست. بهرهگیری از این گروه انسانی در تعاونیهای دانشبنیان این امکان را ایجاد میکند که آموزشهای لازم کاربردی و شیوهها و نحوههای بهکارگیری از ابزارهای نوین مناسبات اقتصادی جهانی در این گروه با سرعت و سهولت بیشتری قابلپیادهسازی باشد و از سویی استفاده از حجم گستردۀ فارغالتحصیلان دانشگاهی در تعاونیهای دانشبنیان آنها را قادر میسازد تا با تحلیل مشخص از شرایط مشخص به مهارتها و شیوههای مدیریت نوین دست یابند و بتوانند با مدیران برجستۀ بخش خصوصی به رقابت سالم بپردازند و در این رقابت سالم ضمن آنکه هر دو بخش به پوشش نقاط ضعف خود همت میگمارند. از روند و فرایند این رقابت متکی بر اخلاق حرفهای، جامعه و مصرفکنندۀ نهایی سود میبرد. با این توضیح که رقابت میان این دو بخش اقتصادی به افزایش کیفیت تولید و خدمات، مناسبشدن قیمتها و رضایتمندی مشتریان و سرعت در عرضۀ تولید، خدمات، به مشتریان میانجامد. این امر شاخصها و مؤلفههای اجتماعی و اقتصادی و درجۀ رفاه اجتماعی را بهبود بخشیده و به تنگناهای اقتصادی و اجتماعی نقطه پایان مینهد.