آزادی اقتصادی مقدم بر آزادی سیاسی است و دموکراسی نتیجه ثروت اقتصادی است. به گزارش تعاون آنلاین پژوهشگر حوزه توسعه ، علوم سیاسی و تاریخ معاصرایران تاکید کرد : بر اساس متون علمی اگر کشورها بخواهند توسعه یابند اول باید پایه ها و اصول را درست کنند، ، ما قبل از ساختن طبقه اول […]
آزادی اقتصادی مقدم بر آزادی سیاسی است و دموکراسی نتیجه ثروت اقتصادی است.
به گزارش تعاون آنلاین پژوهشگر حوزه توسعه ، علوم سیاسی و تاریخ معاصرایران تاکید کرد : بر اساس متون علمی اگر کشورها بخواهند توسعه یابند اول باید پایه ها و اصول را درست کنند، ، ما قبل از ساختن طبقه اول به دنبال ساختن طبقه چهارم رفته ایم. همچنین آزادی فکر مقدم بر آزادی سیاسی است. ما همواره در طول این سال ها در دموکراسی فقر تئوریک داشتیم، نمی دانستیم در طبقات اول و آخر چه اتفاقی می افتد، فقط طبقه چهارم و پنجم را وارد کردیم.
او که در دومین نشست علمی و تخصصی چالش های فرهنگی، توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران با حضوردکترعلی ربیعی وزیرتعاون ، کار ورفاه اجتماعی ، دکتر ابوالحسن فیروزآبادی قائم مقام وزیرتعاون ، کارورفاه اجتماعی و معاونان دکترربیعی سخن می گفت، با مهم برشمردن اصول توسعه اقتصادی خاطرنشان ساخت: ما ابتدا باید در توسعه، بنیان های توسعه اقتصادی را ترمیم کنیم و سپس به سوی توسعه سیاسی حرکت کنیم.
وی ضمن اعلام برخی از اصول توسعه از جمله بوروکراسی کارآمد، هماهنگی قوا، محوریت تولید و فناوری، دانشگاه های حل المسائلی، تصمیم گیری های اقتصادی غیر سیاسی، شایسته سالاری، توزیع عادلانه امکانات، تصریح کرد : که باید این اصول را به عنوان اصول لاینفک توسعه رعایت کنیم.
پژوهشگر حوزه توسعه ، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران اضافه کرد : اصول توسعه مبتنی بر تجربه بشری بوده و جنبه های بین المللی دارند.
او در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: در جوامع پیشرفته افراد و نخبگان سیاسی در فرآیند توسعه نقشی اساسی ایفا می کنند و ماهیت فکری و طبقاتی آنها بسیار تعیینکننده است، زیرا برای توسعهیافتگی یا باید از طریق جامعه یا از راه نخبگان برویم چرا که توسعه یافتگی در سطح نخبگی سریعتر حاصل میشود.
در این نشست دکتر سریع القلم اصول و شاخص های جهانی توسعه و نسبت ایران با این اصول و شاخص ها را تشریح کرد .
سریع القلم گفت : دست یابی به توسعه از راه جامعه، راهی طولانی است اما در سطح نخبگی توسعه یافتگی سریعتر حاصل میشود. به طورمثال درکشوری نظیرچین ، به این نتیجه رسیدیند که باید به سمت تولید بروند، لذا اجماعسازی در درون نخبگان صورت گرفت و توسعه خیلی سریع رخ داد .
سریع القلم در ادامه و با تبیین وجوه تفاوت میان نخبگان در ایران و ژاپن گفت: ۱۷۰ سال پیش ما نیز مانند ژاپن در پی توسعه بودیم، ولی ژاپن به دنبال نهادینه کردن و وارد کردن برخی از نهادها، اصول ها و شاخص های جامعه مدرن بود، ژاپن در سال ۱۸۶۹ تلگراف را وارد کرد، سیستم پست، ارتش مدرن، دبستان، نظام قضایی، بانک و در آخر کشورداری، ولی ما به دنبالی کلیتی دست نیافته از توسعه بودیم و بیشتر وجوه آن را در نظام سیاسی وارداتی می دیدیم.
در این نشست سریع القلم ضمن بر شمردن دو نوع نخبه، فنی و انسانی نقش و جایگاه هر یک از این نخبگان در روند توسعه را تشریح کرد و گفت : جامعه اگر نخواهد خودش به توسعه برسدزمان بسیار طولانی لازم است، لذا فرصت کم است و حاکمان باید فرهنگ توسعه را در جامعه جاری و ساری کنند.
دکترسریع القلم دو پایه اصلی برای توسعه نام برد و گفت : اول اینکه حکمرانی بحثی بین المللی است و حکمرانان کشور ما نیز این باید اهمیت این بحث را درک کنند و در هر عرصه ای بخواهیم حکمرانی خوب داشته باشیم، باید ابتدای جهانی شویم، و لازمه این امر حضور در مجامع بین المللی است و در مجامع بین المللی می توانیم به ضعف های خود پی ببریم.
این محقق و پژوهشگربراجماع و همکاری تاکید کرد و افزود : برای حل و فصل مسائل کشور نیاز به اجماع و همکاری داریم، یکی از نکات ثابت و پایدار توسعه نیافتگی ایران در ۲۰۰ سال اخیر این است که در فرهنگ ما ایرانیان، حس تعاون و پایبندی به اجماع بسیار ضعیف است.
وی خاطرنشان کرد : دغدغه پیشرفت، توسعه یافتگی و ثبات سیاسی ایران، همچنان ادامه دارد. کشورهای هم ردیف ما راه خود را پیدا کرده، ما همچنان در نزاع های فکری و سیاسی خود غوطه وریم. ما قبل از کشورهایی مثل کره جنوبی، مالزی وحتی چین بحث توسعه یافتگی را شروع کردیم ولی هیچ توفیقی در این زمینه نیافته ایم. واقعیت تلخ این است که ما خیلی فکر نمی کنیم، صحیح فکر نمی کنیم، جمعی فکر نمی کنیم و به این نتیجه می رسید.