تعاون، حوزهای است که به یک بخش از ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه محدود نمیشود و در هریک از اینها به نوعی جایگاه خود را دارد. از آنجایی که تعاون به رشد جامعه و فرهنگ منجر میشود و با این دو حوزه در هم تنیده، علاوه بر فراکسیون تعاون، کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی […]
تعاون، حوزهای است که به یک بخش از ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه محدود نمیشود و در هریک از اینها به نوعی جایگاه خود را دارد. از آنجایی که تعاون به رشد جامعه و فرهنگ منجر میشود و با این دو حوزه در هم تنیده، علاوه بر فراکسیون تعاون، کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی نیز مسائل بخش تعاون را بررسی میکنند. تعاونآنلاین در گفتوگو با محمداسماعیل سعیدی دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس نهم و عضو کنونی کمیسیون فرهنگی، درباره اقدامات این کمیسیونها در حیطه تعاون سؤالاتی مطرح کردهاست. سعیدی پیش از این گفته بود که با توجه به تجربهاش میتوانست در کمیسیون اجتماعی مؤثر باشد اما به دلیل اهمیت مسائل فرهنگی، تأکیدات مقام معظم رهبری در این باره و همچنین به حد نصاب نرسیدن کمیسیون فرهنگی در مجلس دهم به آن پیوستهاست.
به نمایندگی از کمیسیون اجتماعی مجلس پیشین، مشکلات بخش تعاون را چه مسائلی میدانید و آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مشکلات تعاون به ادغام وزارت تعاون به عنوان یکی از سه وزارتخانه ادغامشده در هم تحت عنوان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برمیگردد و منجر به این شد که بخش تعاون تحتالشعاع سایر بخشها قرار گیرد. مشکل دوم این است که ما در بخش تعاون، قوانین، مقررات و دستورالعملهای شفاف و کارآمد نداشتهایم و یکی از دلایل این امر این بود که وزارت تعاون وزارت نوپایی بود و هنوز نتوانسته بود بخش قابل توجهی از موضوعات مربوط به حوزه تعاون را سر و سامان دهد که با ادغام مواجه شد. مشکل سوم هم مربوط به این بودهاست که با توجه به اینکه از همان آغاز تعاون از سوی مردم شکل میگرفت، دخالت سیستم دولتی در بخش تعاون یک سری تعارضات و مشکلات را ایجاد میکرد و حساسیت این مسئله و تعارضهای به وجود آمده باعث شد که بخش دولتی با ملاحظهکاری نسبت به تعاون رفتار کند. به رغم اینکه تعاون در قانون اساسی بخش مهمی از اقتصاد کشور را به خود اختصاص داده و یکی از پایههای نظام اقتصاد ایران است، تعاونیهای مختلفی که بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت عمدتا موفق نبودهاند.
کمیسیون اجتماعی مجلس نهم چه اقداماتی برای رفع معضلات بخش تعاون انجام دادهاست؟
نظر کمیسیون اجتماعی این بوده که مشکلات مربوط به تعاون در دو بخش قابل حل است. یک بخش از اینها با کمک وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی حل میشود یعنی اینکه خود وزارتخانه به حیطه تنظیم لوایح، آییننامهها و دستورالعملهای حوزه تعاون ورود پیدا کند و قوانین غیرشفاف را سروسامان دهد. همچنین با تعامل و همکاری مشترک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مجلس و کمیسیونها امکان رفع مشکلات مربوط به آییننامهها وجود دارد. در این زمینه چندین جلسه با حضور وزیر تعاون، کار و رفاه در مجلس پیشین و کنونی تشکیل شدهاست و این جلسات به این منجر شد که لایحه «وظایف و اختیارات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» تکمیل شده و بخش تعاون تعیین تکلیف شود و اختیارات وزارتخانه مقداری بیشتر شود؛ چرا که در رابطه با تخلفاتی که اکنون در تعاونیها رخ میدهد مسئولان وزارتخانه و ادارت کل استانها محدودیتهای بسیاری از نظر قانونی دارند. همچنین ماه مبارک رمضان سال گذشته در خود وزارتخانه جلسهای نهایی تشکیل شد و جمعبندی خوبی درباره مشکلات تعاون انجام شد. از سوی دیگر دو هفته پیش نیز جلسهای با حضور وزیر برگزار شد که در آن وزیر گفتهاست در بخش تنظیم آییننامه ساماندهی تصمیماتی گرفتهاند و قرار است که ابلاغ کنند.
همانطور که مستحضرید نبود روحیه کار جمعی و تعاون در ایران یکی از مشکلات پیش روی تعاون است. با توجه به اینکه عضو کمیسیون فرهنگی هستید چه راهکاری برای این معضل فرهنگی پیشنهاد میکنید؟
متأسفانه در حال حاضر در کشورِ ما مؤلفههای کار جمعی بسیار کم است و کار فردی بیشتر طرفدار دارد این در حالی است که در سالهای اولیه انقلاب، روحیه تعاون در جامعه بسیار بالا بود و حتی با وجود اینکه پلیس رژیم سابق برچیده شده و هنوز نیروی جدید جایگزین نشده و شهر خالی از پلیس بود مردم قوانین را رعایت میکردند و به حقوق همدیگر تعدی نمیکردند. حتی در موقعیتی که شهرها به دلیل اعتصاب بازارها در فقر و فلاکت بودند، مردم روستاها نان میپختند و بین مردم شهر پخش میکردند.
بی شک یکی از عوامل توفیق نیافتن کامل بخش تعاونی، فردگرایی در جامعه است. باید در این زمینه با توجه به ظرفیتهای موجود اقداماتی انجام داد از جمله اینکه در نظام آموزشی، نگاه ما به موضوع تعاون و همکاری صرفا برای آشنایی نباشد بلکه جنبه عملی پیدا کند و از همان آغاز باید به کودکان همکاری و کار جمعی آموزش دهیم. این آموزشها از خانواده شروع می شود تا به نظام آموزشی کشور میرسد. متأسفانه نظام آموزشی ما آموزشمحور نیست بلکه مدرکمحور است و نتیجهی این نظامِ غلط، مواجه شدن با سیلی از افراد دارای مدرک است بدون اینکه مهارتی در رشتهای که تحصیل کردهاند داشته باشند. باید مهارتهای زندگی جمعی را از همان ابتدا به کمک خانواده، مدرسه و رسانهها به کودکانمان آموزش دهیم. از سوی دیگر ضروری است دولت نیز به بخش تعاون بها دهد و مادامی که حاکمیت به بخش تعاون اهمیت ندهد هرچقدر هم بخشهای دیگر در این زمینه تلاش کنند، فرهنگسازی صورت نمیگیرد.